۱۳۹۴ فروردین ۱۰, دوشنبه

چیزهایی که نمی خواهند شما بدانید

نقض هر گونه شفاعت در قرآن


شیعه معتقد است که در دنیا و جهان آخرت امامان از آنها شفاعت خواهند کرد ولی سنی معتقد است تنها باید از خدا شفاعت و یاری طلبید به همین دلیل شیعه را مشرک و نجس می دانند ولی حق با کدام است آیا در آن دنیا و این دنیا از غیر خدا یعنی امامان شفاعتی به انسان ها میرسد ؟

نقض هرگونه شفاعت در قرآن:
واز روزی بترسید که شفاعتی از کسی قبول نشود در آن روز شماهیچ یاوری نخواهید داشت
(۱۲۳و۲۵۴بقره-۱۰۹نسا-۱۹و۴۳و۵۰الزمر-۱۰۹طه-۱۴السجده-۲۳صبا)

قرآن تنهاخدا را یاری دهنده میداند ومیگوید تنها از خدا یاری بخواهید:
به خدا توکل کنید که او شما را کفایت کند(۶۱،۶۲،۴۹الانفال-۸۴یونس)
خدا شما راکفایت کند (۴۵نسا-۱۲۹التوبه)
تنها از خدا روزی بخواهید (۳۲نسا-۱۷عنکبوت-۴۶روم)

میگویند یکی از نشانه های مشرک این است که از غیر خدا یاری می طلبد شاید علت اینکه سنی ،شیعه را مشرک و نجس میداند همین است
مشرکان نجس هستند(۲۸التوبه)
مشرکان مردمانی نادان هستند (۱۶التوبه)


توجه شود که حتی یک آیه درباره مصلح آخر الزمان(مهدی) و درباره یک امام شیعه در کل قرآن نیامده است

 

شیعه خود را به دلیل اعتقاد به مهدی رستگار می داند ولی قران این گونه جواب شیعه را می دهد :

کسانی که در دین خود تفرقه ایجاد کردند و به دسته و گروه هایی تقسیم شدند هر گروه به آنچه در نزد آنان است دل خوشند (۳۲الروم)


.....................................................................


تبلیغ اسلام بی فایده است

در اوایل انقلاب ایران، خمینی (که لعنت خدا بر او باد)آخوندهایی برای تبلیغ و صدوراسلام به کشورهای اروپایی میفرستاد و یکی از دلایل حمله عراق به ایران هم همین بود اروپا عراق را به جان ایران انداخت تا جلوی ایران را برای صدور اسلام بگیرد خمینی در حالی دستور به تبلیغ اسلام می داد که خود خوب میدانست طبق آیه۱۴۵بقره تبلیغ اسلام کاری بی فایده است

اهل کتاب از دین شما پیروی نخواهند کرد و شمانیز از دین آنان پیروی نمی کنید (۱۴۵بقره)

......................................................................

خود قرآن هم می گوید اگر آیاتش منسوخ شدند آن آیات را کنار بگذارید

هیچ آیه ای را منسوخ یا ترک نمی کنیم مگر اینکه بهتر از آن یا همانند آن را بیاوریم (۱۰۶بقره)

خمینی ملعون در حالی سعی کرد قرآنی که تاریخ مصرفش ۱۴۰۰سال گذشته است در ایران پیاده کند که خود قرآن هم گفته است ممکن آیاتی را به دلیل منسوخ شدن کنار بگذارد حال که ۱۴۰۰سال است هیچ آیه ای از قران به روز نشده سعال اینجاست که چگونه می توان آیات اعدام،قطع دست و پا ،ازدواج با دختر بچگان و....را که منسوخ شده در ایران پیاده کرد خمینی نیز خوب می دانست تاریخ مصرف قرآن گذشته است ولی ....بیابید پرتقال فروش را

......................................................................

مدرکی دال بر خدایی نبودن قرآن

اگر قرآن از غیر خدا بود در آن اختلاف و تناقض زیاد پیدا می کردید(۸۲نسا)

شاید بزرگترین و ملموس ترین ایراد قرآن تناقضات آن باشد حالا من نمی دونم در آیه فوق منظور از تناقضات زیاد یعنی چند تا تناقض ؟ولی به هر حال من تفسیر و تحلیل کلمه گنگ(زیاد) رو به خودتون میسپرم
تو سایت های زیر میتونید لیستی از تناقضات قرآن رو ببینید
 تناقضات قرآن ۱
 تناقضات قرآن۲


......................................................................

کپی برداری قرآن از کتاب های دیگر

می گویند قرآن اساطیر پیشینیان است...(۱۵القلم)

یکی از ایرادهایی که از قرآن میگیرند این است که قرآن از تورات و انجیل کپی برداری شده از قرار معلوم محمد در همان زمان هم با این ایراد مواجه بوده و برای بستن دهان مخالفان مجبور شده این آیه رو بیاره و کپی برداری قرآن از کتاب های دیگرو  منکر بشه

ازشیخ پرسیدند قرآن چگونه ایجاد شد؟
شیخ فرمود: جدم  یک عدد تورات و انجیل آورد گذاشت جلوش و به ترتیب این مراحل را انجام داد:
Ctrl+A
Ctrl+C
Ctrl+V
Ctrl+P

......................................................................

اقرار قرآن به وجود کسانی که در صدراسلام به تحدی طلبی قرآن پاسخ دادند

گمراهان اندر پی شاعران می روند آیا ندیدند آنها در هر وادی گسترده اند و به سخنان خود عمل نمی کنند (۲۲۴تا۲۲۶الشعرا)

خیلی از مسلمانان وقتی با سوره ای مواجه میشن که به تحدی طلبی قرآن پاسخ داده می گن اگر این تحدی طلبی درست بود چرا در طول تاریخ  کسی بهش پاسخ نداده ؟
در طول تاریخ نه تنها هزاران نفر به مبارزه طلبی قرآن پاسخ دادن بلکه در همان ابتدای اسلام هم عده زیادی این کارو کردن و انقدر تعدادشون زیاد بوده که محمد تو آیه فوق میگه آنها در هر وادی گسترده اند 

......................................................................

اقرار قرآن به اینکه سلمان فارسی نویسنده قرآن بوده است 

و می گویند این کتاب را انسانی به او تعلیم داده است در حالی که زبان او عجمی است و ما این قرآن را به زبان عربی نازل کردیم (۱۰۳النحل)

این آیه نشون میده که ادعای اینکه سلمان فارسی نویسنده قران است از همان ابتدای اسلام مطرح بوده و محمد برای بستن دهن مخالفان مجبور میشه آیه مذکور رو بیاره

......................................................................

قرآن هرگز ادعا نکرده است که از تحریف در امان است 

خدا خود نگهبان قرآن است (۹الحجر)

خدا نمیگه مانع تحریف قرآن میشه بلکه گفته نگهبان قرانه ولی اینکه منظور از نگهبان دقیقا چیه این مطلب  کاملا گنگ  است 
می گویند اولین تحریف قرآن توسط علی انجام شده زیرا علی بعد از مرگ محمد قرآنها راجمع آوری کردو از نو نوشت و آنها را پخش کرد
ولی من می خواهم از دید جدیدی به قضیه نگاه کنم:
علت اینکه من سایت  http://zandiq.com/quran/را برای ترجمه انتخاب کردم این بود که در این سایت نزدیک به ۱۰ترجمه فارسی از قرآن آورده شده شما به این سایت بروید و اگر یک آیه پیدا کردید که توسط همه مترجمان یک گونه ترجمه شده بود من کل این وبلاگ را حذف خواهم کرد 

ممنون از وقتی که گذاشتید 
خدانگهدار و موفق باشید 




۵۷ نظر:

  1. مردک گوز حدا امامان و پیامبر رو وسیله قرارد داده تا شفاعت بگیرد مگه میشه ادم گنه کار باشه ثانیه های اخر رو گناه کنه بعد تو روز حساب بگه ببخشید نه خیر اینجوری هم نیست مردک فحشت میدم که جونت بالا بیاتا - اقا اگه نمی فهمی قران کتاب کاممل شده از تورات و انجیل هست . هر زمان به خاطر سطح فکر جوامع این ها نازل شده است بعد کتاب قران کتاب کاملیهه دروغ نبند تمام چیزیایی که انگار درست میاند رو به خاطر اینکه موضوعش رو نفهمیدی اگه بفهمم کی هستی پارت می کنم

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. شما در فوحش دادن مختاری اگر غیر این بود بخش نظرات رو آزاد نمی گذاشتم
      در ضمن خیلی گنده تر از شما دنبال من هستن وتو خماریش موندن

      حذف
    2. شما اولا بر روی تربیت و فرهنگت کار کن بعدشم چرا وقتی حرف منطقی میشنوی و نمی تونی جواب بدی چرت و پرت مینویسی بله صد در صد قران مشکلاتی داره شما زمانی میتونی این مسعله رو درک کنی که از روی تعصب حرف نزنی اقای محترم تنها دلیلی که تو الان مسلمونی خانواده ی توعه چه بسا اگر خانوادت بت پرست بودن تو هم بت پرست میشد پس جای تعصب رو با منطق عوض نکن من کار ندارم شما چه دینی یا مذهبی داشته باشید من به اعتقادتتو احترام میذارم اما شما هم اگر دلیل منطقی پیدا کردین واسه رد این مسعله بگید و گر نه سکوت کنید قطعا چیزی نگید به شما نمیگن لال هستید البته با عرض پوزش

      حذف
  2. بسم الله الرحمن الرحیم

    واز روزی بترسید که شفاعتی از کسی قبول نشود در آن روز شماهیچ یاوری نخواهید داشت
    (۱۲۳و۲۵۴بقره-۱۰۹نسا-۱۹و۴۳و۵۰الزمر-۱۰۹طه-۱۴السجده-۲۳صبا)

    اگه آیه ها رو کامل بخونید همچین مشکلی براتون پیش نمیاد داداش من./آیه 255 سوره بقره رو هم میگفتی چیزی ازت کم نمیشدا.

    سوره بقره...
    و بترسيد از روزى كه هيچ كس چيزى [از عذاب خدا] را از كسى دفع نمى‏كند و نه بدل و بلاگردانى از وى پذيرفته شود و نه او را ميانجيگرى سودمند افتد و نه يارى شوند (۱۲۳)
    اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد از آنچه به شما روزى داده‏ايم انفاق كنيد پيش از آنكه روزى فرا رسد كه در آن نه داد و ستدى است و نه دوستى و نه شفاعتى و كافران خود ستمكارانند (۲۵۴)
    خداست كه معبودى جز او نيست زنده و برپادارنده است نه خوابى سبك او را فرو مى‏گيرد و نه خوابى گران آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست كيست آن كس كه جز به اذن او در پيشگاهش شفاعت كند آنچه در پيش روى آنان و آنچه در پشت‏سرشان است مى‏داند و به چيزى از علم او جز به آنچه بخواهد احاطه نمى‏يابند كرسى او آسمانها و زمين را در بر گرفته و نگهدارى آنها بر او دشوار نيست و اوست والاى بزرگ (۲۵۵)

    از آیه 255 می فهمیم که شفاعت در قیامت وجود داره اما شفیع خودش نمیتونه همینجوری شفاعت کنه.خدا بهش اجازه شفاعت میده که از ازل داده شده و او در قیامت شفاعت میکنه.این میخواد قدرت خدا رو نشون بده.که خدا میخواد بگه براتون شفاعت هست تو قیامت ولی من میتونم همچین اجازه ای ندم و کسی از شما شفاعت نکنه.ولی چون شما رو دوس دارم شفیع هم براتون گذاشتم که با اجازه من شاعتتون کنه.

    سوره نسا...

    اینجا اگه دو آیه قبلشو میاوردی خیلی بد میشد برات...

    و از كسانى كه به خويشتن خيانت مى‏كنند دفاع مكن كه خداوند هر كس را كه خيانتگر و گناه‏پيشه باشد دوست ندارد (۱۰۷)
    [كارهاى نارواى خود را] از مردم پنهان مى‏دارند و[لى نمى‏توانند] از خدا پنهان دارند و چون شبانگاه به چاره‏انديشى مى‏پردازند و سخنانى مى‏گويند كه وى [بدان] خشنود نيست او با آنان است و خدا به آنچه انجام مى‏دهند همواره احاطه دارد (۱۰۸)
    هان شما همانان هستيد كه در زندگى دنيا از ايشان جانبدارى كرديد پس چه كسى روز رستاخيز از آنان در برابر خدا جانبدارى خواهد كرد يا چه كسى حمايتگر [و مدافع] آنان تواند بود (۱۰۹)
    و هر كس كار بدى كند يا بر خويشتن ستم ورزد سپس از خدا آمرزش بخواهد خدا را آمرزنده مهربان خواهد يافت (۱۱۰)

    موضوع این آیه شفاعت نیست برادر من...اینجا خدا داره میگه اونایی که از مال مردم خورا از دزدا از خیانت کارا از کافران دفاع میکنن چه کسی میخواد تو روز قیامت از همون خیانت کارا دفاع کنه؟؟؟؟
    آیه 110 چی میگه حالا؟؟؟؟میگه بنده من تو به خودت ظلم کردی درست...ولی اگه بیای معذرت خواهی کنی و توبه کنی من میبخشمت.پس هنوز هم خدا میگه با وجود اینکه به خودت داری ظلم میکنی بازم میبخشمت فقط کافیه ازم بخوای که ببخشمت.

    سوره زمر...

    آیه 19 که ربطی به شفاعت نداره.
    پس آيا كسى كه فرمان عذاب بر او واجب آمده [كجا روى رهايى دارد] آيا تو كسى را كه در آتش است مى‏رهانى (۱۹)

    آیه 43 و 44 سوره زمر...

    آيا غير از خدا شفاعتگرانى براى خود گرفته ‏اند بگو آيا هر چند اختيار چيزى را نداشته باشند و نينديشند (۴۳)
    بگو شفاعت ‏يكسره از آن خداست فرمانروايى آسمانها و زمين خاص اوست‏ سپس به سوى او باز گردانيده مى‏شويد (۴۴)

    آیه 44 داره آیه 43 رو توضیح میده...که شما آیه 44 رو ذکر نکردی.
    اینجا داره میگه بعضی مردم فکر میکنن که شفیع مستقل از خداست.یعنی هروقت دلش خواست بدون اجازه خدا شفاعت میکنه.در حالی که شفاعت مال خداست و بدون اجازه اون کسی نمیتونه شفیع باشه.حالا چرا خدا میگه شفاعت فقط مال منه.چرا میگه کسی جز من شفیع نیست؟چون وقتی من فکر کنم که آقای X خودش مستقل از خدا میتونه شفاعت کنه تو ناخودآگاهم اون آقای X رو خدا می بینم.پس برای خدای اصلی شریک در نظر گرفتم.خدا میخواد با این حرفش ما بفهمیم که کسی جز خدا نمیتونه شفاعت کنه و اگه هم کسی داره شفیع ما میشه به اجازه خداست.اینطوری ما ها رو از یه گناه بزرگ که همون شرک به خدا باشه نجات میده.

    سوره طه آیه 109...

    در آن روز شفاعت [به كسى] سود نبخشد مگر كسى را كه [خداى] رحمان اجازه دهد و سخنش او را پسند آيد (۱۰۹)

    این آیه هم داره میگه شفاعت هست در قیامت ولی با اجازه خدا.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. شما داری عذر بدتر از گناه مییاری!
      چون شما داری به تناقض گویی قران اشاره میکنی چون در آیاتی الله با قاطعیت گفته هیچ گونه شفاعتی رو ازجانب کسی قبول نمیکنه بعد در آیه ۲۵۵بقره الله میگه شفاعت قبول میکنه بلعخره کدوم رو باید قبول کنیم شفاعت میرسه یا نمیرسه

      حذف
    2. لطفا بدون اینکه از این ور و اونور آیه ها بزنی بگو خدا کجا گفته اصلا شفاعت قبول نمیکنه و اگر هم گفته به چه کسانی گفته.

      حذف
    3. ترجمه آیتی:
      بترسيد از روزي که هيچ کس ديگري را به کار نيايد و فديه پذيرفته نشودو شفاعت سودشان نکند و کسي به ياريشان برنخيزد(۱۲۳بقره)
      این آیه به صورت کلی برای همه بیان شده
      .....................
      ترجمه های دیگه:
      خرمشاهی
      و از روزى بترسيد كه كسى به داد كسى نرسد و از كسى بدل و بلاگردانى پذيرفته نشود و شفاعتى به حال او سود ندهد و يارى نيابند.
      کاویانپور
      بترسيد از روزى كه در آن روز نه كسى بكار كسى آيد و نه عوضى و مالى از كسى پذيرفته شود و نه شفاعت بحال كسى سودى بخشد و هيچگونه كمكى بر آنان نخواهد شد.
      انصاریان
      و از روزی پروا کنید که نه کسی از کسی عذابی را دفع می کند، و نه از کسی [در برابر گناهانش] فدیه و عوضی می گیرند، و نه کسی را شفاعتی سود دهد، و نه [برای رهایی از آتش دوزخ] یاری می شوند.
      سراج
      و بترسيد از (عذاب) روزى كه (از هيبت آن) دفع نكند هيچ كسى از كس ديگر چيزى (از عذاب) را و پذيرفته نشود از هيچ كس فدائى و نه سود مى‏دهد هيچ كسى را شفاعت كننده‏اى و نه ايشان يارى كرده شوند
      فولادوند
      و بترسيد از روزى كه هيچ كس چيزى [از عذاب خدا] را از كسى دفع نمى‏كند، و نه بدل و بلاگردانى از وى پذيرفته شود، و نه او را ميانجيگرى سودمند افتد، و نه يارى شوند.

      حذف
    4. تو همین کامنت آیه قبل و بعد آوردم.این کامنت رو بخون بعدش خودت میفهمی.

      حذف

  3. سوره سجده آیه 14...

    پس به [سزاى] آنكه ديدار اين روزتان را از ياد برديد [عذاب را] بچشيد ما [نيز] فراموشتان كرديم و به [سزاى] آنچه انجام مى‏داديد عذاب جاودان را بچشيد (۱۴)

    این آیه برای مسلمانان نیست...این آیه برای کافران نازل شده.چون مسلمان ها به روز قیامت ایمان دارند.این آیه برای کافرانی هست که به روز قیامت ایمان ندارند.دوباره آیه رو بخون لطفا.

    سوره سبا آیه 22 و 23...

    بگو كسانى را كه جز خدا [معبود خود] پنداشته‏ايد بخوانيد هموزن ذره‏اى نه در آسمانها و نه در زمين مالك نيستند و در آن دو شركتى ندارند و براى وى از ميان آنان هيچ پشتيبانى نيست (۲۲)
    و شفاعتگرى در پيشگاه او سود نمى‏بخشد مگر براى آن كس كه به وى اجازه دهد تا چون هراس از دلهايشان برطرف شود مى‏گويند پروردگارتان چه فرمود مى گويند حقيقت و هموست بلندمرتبه و بزرگ (۲۳)

    اینجا هم آیه 23 داره آیه 22 رو توضیح میده...

    آیه 23 که داره میگه شفاعت هست به اذن خدا...
    آیه 22 هم داره میگه آی بنده ها کسایی رو که تو دنیا خدا صداشون میزدین حالا کجا هستن که شما رو شفاعت کنن؟؟؟؟حالا دیدین؟؟؟بازم من....بازم منی که شما رو دوس دارم باید شفاعتتون کنم.


    این از موضوع شفاعت...نظرتو بگو لطفا آقا عطا.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. شما داری عذر بدتر از گناه مییاری!
      چون شما داری به تناقض گویی قران اشاره میکنی چون در آیاتی الله با قاطعیت گفته هیچ گونه شفاعتی رو ازجانب کسی قبول نمیکنه بعد در آیه ۲۵۵بقره الله میگه شفاعت قبول میکنه بلعخره کدوم رو باید قبول کنیم شفاعت میرسه یا نمیرسه

      حذف
    2. لطفا بدون اینکه از این ور و اونور آیه ها بزنی بگو خدا کجا گفته اصلا شفاعت قبول نمیکنه و اگر هم گفته به چه کسانی گفته.

      حذف
  4. بسم الله الرحمن الرحیم

    حالا قضیه شرک...
    شرک یعنی چی؟؟؟
    شرک یعنی معتقد باشی مثلا آقا عطا خداست...پس یه خدای دیگه گذاشتیم کنار خدای اصلی.پس در نتیجه برای خدا شریک قائل شدیم.

    خدا تو قرآن گفته فقط از خدا کمک بخواهید....یعنی الان آقا عطا خدایی نکرده میخوره زمین یا مثلا دستش یه خراش عمیق برمیداره...
    وقتی میخوره زمین مردم میان کمکش...اگه شما از مردم کمک بگیری که از زمین بلند بشی مشرک شدی؟؟؟
    حالا میری بیمارستان که خراش عمیق روی دستت رو بخیه بزنی.اگه دکتر داره بهت کمک میکنه که خونت بند بیاد و دچار کم خونی یا دچار تشنج نشی شما مشرک شدی؟؟؟؟
    قرآن گفته از خدا کمک بخواهید نگفته کمک خواستن از یکی دیگه گناهه...
    ما از پیامبر خدا از ائمه ای که خودش اونا رو برای هدایت ما فرستاده کمک میخوایم.چرا چون خودش گفته...

    آیه 35 سوره مائده...

    اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد از خدا پروا كنيد و به وسیله ایمان و اولیای او تقرب جوييد و در راهش جهاد كنيد باشد كه رستگار شويد (۳۵)

    ما میگیم چون ائمه و پیامبر پیش خدا آبرو و اعتبار دارن به اونا میگیم و اونا از خدا بخوان تا خدا مشکلمونو برطرف کنه.چون دعای اونا رو خدا قبول میکنه.وقتی یه جا میخوای بری خرید کنی اونم قسطی یکی رو با خودت میبری که با فروشنده رفیق باشه.چون آقای فروشنده رفیقتو میشناسه و بهش اعتماد داره ضمانتشو قبول میکنه ممکنه هم بهت تخفیف بده هم وسیله رو با ماهیانه قسط های کم بده ببری خونه.

    پیامبر و ائمه خدا نیستن که ما فقط از اونا کمک بخوایم.ما میدونیم که حاجتی که از اونا میخوایم با اجازه خداست که برآورده میشه.چون این ها پیش خدا اعتبار دارن احتمال اینکه دعامون مستجاب بشه خیلیه تا اینکه خودمون ک گنه کاریم بخوایم از خدا مستقیما بخوایم.وقتی واسطه میذاریم بین خودمون و خدا خیالمون از یه نظر راحته که خدا حرف ضامنمون رو زمین نمیذاره.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. شما مثال هایی در مورد شرک زدی که با قضیه شرک شیعه زمین تا آسمون فرق داره شیعه واقا داره حسن،اباالفضل،علی اکبر ،علی اصغر ،رقیه،بتول و...رو میپرسته و کاملا قضیه حسین پرستی شیعه با مثال های شما متفاوت است
      در ضمن شما آیه ۳۵ماعده رو اشتباه ترجمه کردی
      انواع ترجمه آیه ۳۵ماعده:
      آیتی
      اي کساني که ايمان آورده ايد ، از خدا بترسيد و به او تقرب جوييد و درراهش جهاد کنيد باشد که رستگار گرديد
      خرمشاهی
      اى مؤمنان از خداوند پروا كنيد و به او [توسل و] تقرب جوييد و در راه او جهاد كنيد، باشد كه رستگار شويد.
      کاویانپور
      اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، از خدا بترسيد، وسيله‏اى براى تقرب بخدا بجوئيد و در راه او جهاد كنيد، باشد كه شما رستگار شويد.
      انصاریان
      ای اهل ایمان! از خدا پروا کنید و دست آویز و وسیله ای [از ایمان، عمل صالح و آبروی مقرّبان درگاهش] برای تقرّب به سوی او بجویید؛ و در راه او جهاد کنید تا رستگار شوید.
      سراج
      اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد بترسيد از (نافرمانى) خدا و بطلبيد بسوى خدا (قرب و منزلت را) بوسيله طاعت و جهاد كنيد در راه خدا (با كفار و نفس اماره) تا آنكه شما رستگار شويد
      فولادوند
      اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، از خدا پروا كنيد؛ و به او [توسل و] تقرب جوييد؛ و در راهش جهاد كنيد، باشد كه رستگار شويد.
      پورجوادی
      اى مؤمنان از خدا بترسيد و به او تقرب جوييد و در راهش جهاد كنيد شايد رستگار شويد.
      حلبی
      اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، از خدا بترسيد و به سوى او وسيله بجوييد و در راه او جهاد كنيد باشد كه شما رستگار شويد.
      ...................
      در واقع تو بعضی آیه ها گفته به سوی خدا تقرب بجویید ولی نگفته با چی تقرب بجویید شاید منظور قران این بوده که با عمل صالح به خدا تقرب بجویید

      حذف
    2. خودت که ترجمه منو نوشتی...

      کاویانپور...انصاریان...حلبی...

      من دیگه حرفی ندارم در این مورد.

      حذف
    3. شیعه ها چند فرقه هستن مثل اهل سنت...اما ما شیعه های اثنی عشری یا دوازده امامی هیچ اعتقادی نداریم که امامان معصوم ما خدا هستن.ما عاشق اونا هستیم چون اون ها در راه خدا از همه چیزشون گذشتن.
      این اعتقاد واقعی مائه.از خودت چیزی درنیار لطفا.

      حذف
    4. شما به ترجمه سراج دقت کن
      سراج
      اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد بترسيد از (نافرمانى) خدا و بطلبيد بسوى خدا (قرب و منزلت را) بوسيله طاعت و جهاد كنيد در راه خدا (با كفار و نفس اماره) تا آنكه شما رستگار شويد
      سراج گفته از خدا به وسیله طاعت تقرب بجویید
      یکی از سوتی های اسلام(نه قران)تفاوت بنیادین در ترجمه های قران است

      حذف
    5. این سوتی نیست...انسان ها قرآن رو ترجمه میکنن...بعضی هاشون معنای لغوی + روایات اهل بیت که مفسر عالی قرآن هستن قرآن رو ترجمه می کنن اما بعضی ها فقط معنای لغوی قرآن رو ترجمه میکنن..
      این اصلا سوتی نیست عزیزم.

      حذف
    6. به هر حال این تفاوت در ترجمه ها باعث شدن هر کس اون طوری که دلش میخواد قران رو برداشت کنه منم این طوری دلم خواسته قران رو برداشت کنم
      کما اینکه من تنها به ترجمه آیتی استناد کردم و اگر می خواستم بقیه ترجمه ها رو در نظر بگیرم تعداد سوتی بسیار بیشتر میشد

      حذف
    7. شما که نمیتونی قرآن رو خوب ترجمه کنی حداقل معنای اصلیشو بخون نه اینکه از پیش خودت یه چیزی بسازی و به قرآن نسبت بدی تازشم هی آیه های قبل و بعدش رو Cut ‌کنی.
      اگه میخوای شبهه بسازی خوب شبهه بساز نه مثل آماتورها.

      حذف
    8. من قرآن رو خودم ترجمه نمی کنم و از ترجمه آیتی به عنوان ترجمه منبع استفاده میکنم
      در ضمن شما اگر فکر می کنی آیاتی که من به عنوان سوتی مطرح کردم آیات قبل و بعدش توجیه کننده اشکال آیه است خوب شما اون آیه و آیات قبلش رو مطرح کن

      حذف
    9. آقای عقل کل من هر چی شبهه بود رو با آیه قبل و بعدش جواب دادم.چقدر تو گیج میزنی؟؟؟؟یه بار دیگه جواب هایی که دادم و بخون تا قضیه دستت بیاد.

      حذف
    10. در مورد اصحاب کهف آیه چه آیه ای داره قرآن؟

      حذف
  5. بسم الله الرحمن الرحیم

    موضوع:تبلیغ اسلام بی فایده است.

    این حرفت اشتباهه.میدونی چرا؟؟؟چون شما آیه های دیگه رو ننوشتی یا اینکه نمیخواستی بنویسی.اگه شما آیه رو که ادامه یکدیگه هستن CUT نکنی خوب هم میفهمی که تبلیغ اسلام بی فایده نیست.

    آل عمران آیه 104...

    «از شما مسلمانان باید گروهى باشند تا مردم را به خیر بخوانند و امر به معروف و نهى از منكر كنند.»

    اینجا صریحا داره میگه که تبلیغ دین کنید.

    سوره توبه آیه 107...

    «آن مردم منافقى كه مسجدى براى زیان اسلام بر پا كردند (تا مردم در مسجد پیغمبر و نماز ایشان حاضر نشوند) و مقصودشان كفر و دشمنى و جدایى بین مسلمانان و پناهگاهى براى همكارى با دشمنان خدا و دشمنان دیرینه رسولش بود.»

    اگه دقت کنی این آیه داره میگه آی مسلمونا دشمن داره بر ضد شما کار و تبلیغ میکنه شما هم بر ضد اونا کار کنید.

    سوره یس آیه 13 و 14

    «اى رسول براى این مردم، حال قریه (انطاكیه) را مثال بزن كه رسولان حق براى هدایت آنها آمدند، نخست دوتن از رسولان را فرستادیم چون تكذیب كردند رسول سومى را به كمك آنها روانه كردیم.»

    از این میفهمیم که تبلیغ دین اینقدر مهم بوده که خدا سه تا پیامبر یه جا فرستاده برای یه شهر.

    اما آیه 145 سوره بقره که آیه قبلشو ننوشتی و Cut کردی.
    و اگر هر گونه معجزه‏اى براى اهل كتاب بياورى [باز] قبله تو را پيروى نمى‏كنند و تو [نيز] پيرو قبله آنان نيستى و خود آنان پيرو قبله يكديگر نيستند و پس از علمى كه تو را [حاصل] آمده اگر از هوسهاى ايشان پيروى كنى در آن صورت جدا از ستمكاران خواهى بود (۱۴۵)


    آیه 143 سوره بقره...
    و بدين گونه شما را امتى ميانه قرار داديم تا بر مردم گواه باشيد و پيامبر بر شما گواه باشد.

    آیه 144...
    ما [به هر سو] گردانيدن رويت در آسمان را نيك مى‏بينيم پس [باش تا] تو را به قبله‏اى كه بدان خشنود شوى برگردانيم پس روى خود را به سوى مسجدالحرام كن و هر جا بوديد روى خود را به سوى آن بگردانيد در حقيقت اهل كتاب نيك مى‏دانند كه اين [تغيير قبله] از جانب پروردگارشان [بجا و] درست است و خدا از آنچه مى‏كنند غافل نيست (۱۴۴)

    از این آیه ها می فهمیم که تبلیغ دین فایده دارد ولی اهل کتاب از روی تعصب قبول نمی کنند در حالی که میدونن دن اسلام بر حقه.آیه 143 میگه شما شاهد بر اونایی هستین که ایمان نمیارن و پیامبر شاهد بر شماست.پس هدف از تبلیغ دین 1/اتمام حجت بر مردمی که براشون دین تبلیغ شده.روز قیامت دبه نکنن که ما از اسلام چیزی نشنیدیم.
    2/در دل بعضی از اون متعصب ها هم جرقه ای زده میشه و کم کم به دین اسلام می پیوندند با گذشت زمان.
    3/رساندن صدای اسلام به گوش همه.

    و الان هم که می بینید تعداد مسلمانان داره به مرز 2 میلیارد نفر میرسه و روز به روز بیشتر هم میشه.پس تاثیر داره عطا جان.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. من گفتم (تبلیغ اسلام بی فایده است)در حالی که باید میگفتم (تبلیغ اسلام برای اهل کتاب بی فایده است)ولی این ظعف نیست من توضیحی در زیر جمله آوردم مبنی بر انقلاب ایران که خواستم بگم خمینی در حالی می خواست اسلام رو به اروپا صادر کنه که میدونست تبلیغ اسلام برای اهل کتاب بی فایده است اگر خمینی میخواست اسلام رو تو کشورهای اسلامی تبلیغ کنه مطمعن باش من این آیه رو تو وبلاگم نمی آوردم

      حذف
    2. ماجراى تغییر قبله

      (آیه 142 سوره بقره) این آیه و چند آیه بعد به یکى از تحوّلات مهم تاریخ اسلام، که موجى عظیم در میان مردم به وجود آورد اشاره مى کند.
      توضیح اینکه: پیامبر اسلام(ص) مدّت سیزده سال پس از بعثت در مکّه و چند ماه بعد از هجرت در مدینه، به امر خدا به سوى بیت المَقدس نماز مى خواند ولى بعد از آن، قبله تغییر یافت و مسلمانان مأمور شدند به سوى کعبه نماز بگزارند.
      یهود از این ماجرا سخت ناراحت شدند و، طبق شیوه دیرینه خود، به بهانه جویى پرداختند. قرآن مى فرماید: «به زودى سبک مغزان از مردم مى گویند: چه چیز آنها ]= مسلمانان[ را، از قبله اى که بر آن بودند، بازگردانید؟!» (سَیَقُولُ السُّفَهَاءُ مِنَ النَّاسِ مَا وَلَّیهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِى کَانُوا عَلَیْهَا).
      اگر قبله اوّل صحیح بود این تغییر چه معنى دارد؟ و اگر دومى صحیح است، چرا سیزده سال و چند ماه به سوى بیت المَقدس نماز خواندید؟
      «سفهاء» جمع «سفیه» به معنى کسى است که بدنش سبک باشد و به آسانى جابه جا شود. این واژه تدریجاً به معنى سبک مغز به کار رفته و به صورت معنى اصلى درآمده; خواه سبک مغزى در امور دینى باشد یا دنیوى.
      خداوند به پیامبرش دستور مى دهد «بگو: مشرق و مغرب، از آنِ خداست; خدا هرکس را بخواهد، به راه راست هدایت مى کند» (قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ یَهْدِى مَنْ یَشَاءُ إِلَى صِرَاط مُسْتَقِیم).
      این یک دلیل قاطع در برابر بهانه جویان بود که بیت المَقدس و کعبه و همه جا ملک خداست. خدا خانه و مکانى ندارد مهم آن است که تسلیم فرمان او باشید.
      و تغییر قبله، در حقیقت مراحل مختلف آزمایش و تکامل است و هر یک مصداقى از هدایت الهى است.

      امّت وسط
      (آیه 143سوره بقره) در این آیه به قسمتى از فلسفه و اسرار تغییر قبله اشاره کرده نخست مى گوید: «همان گونه (که قبله شما، یک قبله میانه است) شما را نیز، امّت میانه اى قرار دادیم» در حدّ اعتدال، میان افراط و تفریط (وَ کَذلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطًا).
      قبله مسلمانان، قبله میانه است زیرا مسیحیان براى ایستادن به سوى محلّ تولّد عیسى که در بیت المَقدس بود، ناچار بودند به سمت مشرق بایستند و جهت مشرق قبله آنان محسوب مى شد. یهود که بیش تر در شامات و بابِل و مانند آن بسر مى بردند رو به سوى بیت المَقدس که براى آنان تقریباً در سمت مغرب بود، مى ایستادند.
      امّا کعبه که نسبت به مسلمانان آن روز (مسلمانان مدینه) در سمت جنوب و میان مشرق و مغرب قرار داشت، یک خطّ میانه محسوب مى شد.
      جالب اینکه توجّه خاصّ مسلمانان به تعیین سمت کعبه سبب شد که علم هیئت و جغرافیا در آغاز اسلام در میان مسلمانان به سرعت پیشرفت کند چراکه محاسبه سمت قبله در نقاط مختلف روى زمین، بدون آشنایى با این علوم امکان نداشت.
      سپس مى افزاید: هدف این بود «تا بر مردم گواه باشید و پیامبر هم بر شما گواه باشد» (لِتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیدًا).
      تعبیر به گواه بودن امّت اسلام بر مردم جهان، همچنین گواه بودن پیامبر نسبت به مسلمانان; ممکن است اشاره به اسوه و الگو بودن باشد چراکه گواهان و شاهدان را همیشه از میان افراد نمونه انتخاب مى کنند. یعنى شما با داشتن این عقاید و تعلیمات، امّتى نمونه هستید همان طور که پیامبر در میان شما یک فرد نمونه است.
      سپس به یکى دیگر از اسرار تغییر قبله اشاره کرده مى گوید: «و ما، آن قبله اى را که قبلا بر آن بودى، تنها براى این قرار دادیم که افرادى که از پیامبر پیروى مى کنند، از آنها که به عقب بازمى گردند، مشخّص شوند» (وَ مَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِى کُنْتَ عَلَیْهَا إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِـعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ یَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَیْهِ).
      سپس مى افزاید: «و مسلّماً این حکم جز بر کسانى که خداوند آنها را هدایت کرده، دشوار بود» (وَ إِنْ کَانَتْ لَکَبِیرَةً إِلاَّ عَلَى الَّذِینَ هَدَى اللَّهُ).
      آرى، تا هدایت الهى نباشد، روح تسلیم مطلق در برابر فرمان او فراهم نمى شود.
      و از آنجا که دشمنان وسوسه گر یا دوستان نادان، فکر مى کردند با تغییر قبله ممکن است اعمال و عبادات سابق ما باطل باشد و اجر ما ضایع شود، در آخر آیه مى افزاید: و نمازهاى شما در برابر قبله سابق، صحیح بوده است «و خدا هرگز ایمان ]= نماز[ شما را ضایع نمى گرداند; زیرا خداوند، نسبت به مردم، رحیم و مهربان است» (وَ مَا کَانَ اللَّهُ لِیُضِیعَ إِیمَانَکُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِیمٌ).

      حذف
    3. همه جا رو به سوى کعبه کنید
      (آیه 144 سوره بقره) در این آیه که فرمان تغییر قبله در آن صادر گردیده، مى فرماید: «نگاه هاى انتظارآمیز تو را به سوى آسمان (براى تعیین قبله نهایى) مى بینیم» (قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِى السَّمَاءِ).
      «اکنون تو را به سوى قبله اى که از آن خشنود باشى، بازمى گردانیم» (فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضَیهَا).
      «پس روى خود را به سوى مسجدالحرام کن» (فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ).
      نه تنها در مدینه، «و هرجا باشید، روى خود را به سوى آن بگردانید» (وَ حَیْثُ مَا کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ).
      صدور فرمان تغییر قبله ـ طبق روایات ـ در حال نماز ظهر بود و در یک لحظه حسّاس و چشمگیر انجام گرفت. پیک وحى خداوند، بازوهاى پیامبر را گرفته و از بیت المقدس به سوى کعبه برگردانید و بى درنگ مسلمانان صفوف خود را تغییر دادند.
      جالب اینکه تغییر قبله یکى از نشانه هاى پیامبر اسلام(ص) در کتب پیشین ذکر شده بود. از این رو قرآن مى افزاید: «و کسانى که کتاب آسمانى به آنها داده شده، به خوبى مى دانند این فرمان حقّى است که از ناحیه پروردگارشان صادر شده» و در کتابهاى خود خوانده اند که پیامبر اسلام به سوى دو قبله نماز مى خواند (وَ إِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ لَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ).
      در پایان آیه مى گوید: «و خداوند از اعمال آنها (در مخفى داشتنِ این آیات) غافل نیست» (وَ مَا اللَّهُ بِغَافِل عَمَّا یَعْمَلُونَ).
      یعنى آنها به جاى اینکه تغییر قبله را به عنوان یک نشانه صدق او که در کتب پیشین آمده معرّفى کنند، کتمان کرده و به عکس روى آن جنجال به راه انداختند. خدا، هم از اعمالشان آگاه است و هم از نیّاتشان.

      آنها هرگز راضى نمى شوند
      (آیه 145 سوره بقره) در تفسیر آیه قبل خواندیم که اهل کتاب مى دانستند تغییر قبله از جمله نشانه هاى حقّانیت پیامبر اسلام است، ولى تعصّبها مانع پذیرش حق شد. از این رو، قرآن مى گوید: «سوگند که اگر براى (این گروه از) اهل کتاب، هرگونه آیه (و نشانه و دلیلى) بیاورى، از قبله تو پیروى نخواهند کرد» (وَ لَئِنْ أَتَیْتَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ بِکُلِّ ءَایَة مَا تَبِعُوا قِبْلَتَکَ).
      بعد اضافه مى کند: «و تو نیز، هیچ گاه از قبله آنان پیروى نخواهى نمود» (وَ مَا أَنْتَ بِتَابِـع قِبْلَتَهُمْ).
      یعنى آنها نباید تصوّر کنند که بار دیگر تغییر قبله امکان پذیر است زیرا این قبله همیشگى و نهایى مسلمین است.
      سپس مى افزاید: و آنان نیز چنان در عقیده خود متعصّبند که «هیچ یک از آنها، پیروى از قبله دیگرى نخواهد کرد» (وَ مَا بَعْضُهُمْ بِتَابِـع قِبْلَةَ بَعْض).
      نه یهود از قبله نصارى پیروى مى کنند و نه نصارى از قبله یهود.
      و براى تأکید، به پیامبر اخطار مى کند: «و اگر تو، پس از این آگاهى، متابعت هوسهاى آنها کنى، مسلّماً از ستمگران خواهى بود» (وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّکَ إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِینَ).


      حالا خودت بگو این چه ربطی به تبلیغ دین داره؟؟؟؟وقتی آیه ها رو Cut میکنی قاطی میکنی ها....
      جواب قانع کننده بده لطفا وگرنه اگه جوابب نداری این پست رو حذف کن .

      حذف
    4. شرمنده من که فقط ۵خط اول رو خوندم و تو ۵خط اول فهمیدم شما داری درباره علت تغییر قبله اسلام بحث می کنی که اصلا نفهمیدم چه ربطی به آیات سوتی داره

      حذف
    5. این آیه ها سوتی نیستن عزیزم....این آیه ها اصلا ربطی به تبلیغ دین ندارن که شما میگی سوتی...وقتی آیه هارو کامل نمیخونی الکی سوال مطرح میکنی و هم مخ خودتو کار میگیری هم مخ مردم رو...کامل بخون تا بفهمی عزیزم.

      حذف
    6. این جا هم آیه قبل و بعد آوردم ک شما Cut کردی.

      حذف
  6. اما جواب شبهه بعدی شما....

    کپی برداری قرآن از کتاب های دیگر...

    می گویند قرآن اساطیر پیشینیان است...(۱۵القلم)

    یکی از ایرادهایی که از قرآن میگیرند این است که قرآن از تورات و انجیل کپی برداری شده از قرار معلوم محمد در همان زمان هم با این ایراد مواجه بوده و برای بستن دهان مخالفان مجبور شده این آیه رو بیاره و کپی برداری قرآن از کتاب های دیگرو منکر بشه


    اولا شما باید بدونی که "اساطیر" یعنی چی؟بعد بیای شبهه مطرح کنی.

    با سند بهت میگم اساطیر یعنی چی...

    دانشمندان واژه شناس اساطیر را به سخنان باطل و سخنانی که هیچ ربطی به چیزی ندارند تعریف کرده اند و افزوده اند: اساطیر الاولین، یعنی آن سخنان شگفتی که از پیشینیان نوشته باشند و آن درباره سخنی به کار می رود که از هم گسیخته باشد و هنگامی گفته می شود، «سطر فلان علینا تسطیرا» که شخصی سخنانی شبیه باطل بیاورد و زمانی که گفته شود: «فلان سطر علی فلان » که سخنان بیهوده بگوید.

    اساطیر الاولین در قرآن دارای معنی گسترده ای است و همیشه از طرف مشرکان و به منظور غیرالهی و ناحق شمردن قرآن و عقاید موجود در آن ابراز می شده است و غرض مشرکین انکار دو چیز بوده است: یکی «ما انزال الله » و دیگری «حق بودن بعث و خروج از قبر» ; لذا مشرکان هرگاه به تکذیب دست می یازیدند، اساطیر الاولین را به کار می بردند; یعنی آنها اموری است که دیگران به ناحق و از سابقه ذهنی مردم استفاده کرده و در اذهان آنان القا کرده اند.

    العین، ص 373، دایره المعارف قرن عشرین، وجدی، ج 5، ص 128 .
    العین، ص 373، مجمع البحرین، ج 1، ص 371

    اساطیر الاولین در قرآن دارای معنی گسترده ای است و همیشه از طرف مشرکان و به منظور غیرالهی و ناحق شمردن قرآن و عقاید موجود در آن ابراز می شده است و غرض مشرکین انکار دو چیز بوده است: یکی «ما انزال الله » و دیگری «حق بودن بعث و خروج از قبر» ; لذا مشرکان هرگاه به تکذیب دست می یازیدند، اساطیر الاولین را به کار می بردند; یعنی آنها اموری است که دیگران به ناحق و از سابقه ذهنی مردم استفاده کرده و در اذهان آنان القا کرده اند.

    پس منظور چیه؟؟؟؟منظور اینه که وقتی میگفتن این قرآن داستان پیشینیان هست نه اینکه از روی زبور و تورات کپی شده منظور اینه که این قرآن هم مث داستان هایی که ما شنیدیم داره خرافات میگه و تخیلی حرف میزنه.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. حتی اگر این آیه نبود باز هم ایراد کپی برداری قران از کتاب های انجیل و تورات مطرح بود چون بسیاری از داستانها،شخصیت ها و سبک نگارش قران شبیه اون دوتا کتابه

      حذف
    2. یه سوال دیگه...مشرکان مکه و مدینه مگه تورات و انجیل خونده بودن که بخوان بگن این آیه ها کپی انجیل و توراته؟؟؟؟؟
      این آیه ها دارن از مشرکان حرف میزنه عزیز دلم...حواست کجاست؟؟؟مشرکان و کافران مدینه نه مسیحی بودن نه یهودی پس از کجا فهمیدن که قرآن داره کپی میکنه؟؟؟
      پس قضیه چیز دیگه است...اساطیر الاولین معنی کپی رایت نمیده...معنی حرف بیهوده،حرف مزخرف،داستان و خرافات رو میده بچه خوب...بازم دقت کن.

      حذف
    3. به هر حال قریش و بزرگان مکه هم ساکت ننشسته بودم و شروع کرده بودن به تخریب اسلام و از افراد باسوادی که از وقایع تاریخی و مذهبی و علمی اون زمان اطلاع داشتن استفاده می کردن برای رسوا کردن قران مثلا از شاعران می خواستن که به مبارزه طلبی قران پاسخ بدن

      حذف
    4. شما هر دلیلی بخوای بیاری نمیتونی معنی واقعی کلمه رو عوض کنی...وقتی "اساطیر" به معنای "مزخرف گفتنه" چرا اصرار داری که معنی "کپی رایت" بده؟؟؟پس خودت مشکل داری.

      حذف
    5. حتی اگر این آیه نبود باز هم ایراد کپی برداری قران از کتاب های انجیل و تورات مطرح بود چون بسیاری از داستانها،شخصیت ها و سبک نگارش قران شبیه اون دوتا کتابه

      حذف
  7. اقرار قرآن به وجود کسانی که در صدراسلام به تحدی طلبی قرآن پاسخ دادند

    گمراهان اندر پی شاعران می روند آیا ندیدند آنها در هر وادی گسترده اند و به سخنان خود عمل نمی کنند (۲۲۴تا۲۲۶الشعرا)

    اینم جوابتون کامل و مفصل...

    این آیه هیچ ربطی به تحدی نداره...نمیدونم خودتو زدی به اون راه یا اینکه واقعا نمی دونی این آیه ربطی به تحدی نداره...

    و الشعراء يتبعهم الغاوون... يفعلون

    اين آيه پاسخ از تهمتى است كه مشركين به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله) مى زدند و او را شاعر مى خواندند و اين جواب از تهمت دوم ايشانست و اولى آن، اين بود كه مى گفتند او شيطانى دارد كه قرآن را به وى وحى مى كند.

    و اين دو تهمت از تهمتهايى بود كه در مكه و قبل از هجرت همواره آنها را تكرار مى كردند و به اين وسيله مردم را از دعوت حقه او دور مى كردند و همين خود مؤيدى است براى اينكه بگوييم : اين آيات در مكه نازل شده، بر خلاف كسانى كه گفته اند: در مدينه نازل شده است.

    علاوه بر اين، اين آيات مشتمل است بر آيه اى كه سوره با آن ختم مى شود و آن آيه (و سيعلم الذين ظلموا اىّ منقلب ينقلبون ) است و معنا ندارد سوره اى كه از قديمترين سوره هاى مكى است همچنان ناتمام بماند و سالها بگذرد، بعد در مدينه تكميل شود. و اما اينكه در آيات مورد بحث، شعراى با ايمان را از مذمت شعرا مستثنا دانسته، هيچ دلالتى ندارد بر اينكه اين شعراى با ايمان، مؤمنين بعد از هجرتند.

    به هر حال كلمه (غاؤ ون ) جمع اسم فاعل است و مفرد آن غاوى و مصدرش غى است و غى معنايى دارد كه خلاف معناى رشد است و رشد به معناى اصابه به واقع است و رشيد كسى را گويند كه اهتمام نمى ورزد مگر به آنچه كه حق و واقع باشد و در نتيجه غوى كسى است كه راه باطل را برود و از راه حق منحرف باشد و اين غوايت از مختصات صناعت شعر است، كه اساسش بر تخيل و تصوير غير حق و غير واقع است به صورت حق و واقع.

    و به همين جهت كسى به شعر و شاعرى اهتمام مى ورزد كه غوى باشد و با تزيينات خيالى و تصويرهاى موهومى سرخوش بوده و از اينكه از حق به غير حق منحرف شوند و از رشد به سوى غوايت برگردند خوشحال شوند و از اين شعراء هم كسانى خوششان مى آيد و ايشان را پيروى مى كنند كه خود نيز غاوى و گمراه باشند و جمله (و الشعراء يتبعهم الغاوون ) همين معنا را مى رساند.

    (الم تر انهم فى كل واد يهيمون و انهم يقولون ما لا يفعلون ) - كلمه (يهيمون ) از (هام - يهيم - هيمانا) است و اين واژه به معناى آنست كه كسى پيش روى خود را بگيرد و برود، و مراد از هيمان كفار در هر وادى، افسار گسيختگى آنان در سخن گفتن است، مى خواهد بفرمايد: اينها بند و بارى در حرف زدن ندارند، حد و مرزى در آن نمى شناسند، چه بسا كه باطل و مذموم را مدح كنند، عينا همانطورى كه حق و محمود را بايد ستايش كرد و بر عكس چه بسا زيبا و جميل را آنچنان مذمت مى كنند كه يك امر قبيح و زشت بايد مذمت شود و چه بسا مردم را به سوى باطل دعوت نموده و از حق بر مى گردانند و اين روش خود انحراف از راه فطرت انسانى است، كه اساسش بر رشد است و رشد هم داعى به سوى حق است و نيز اينكه چيزهايى مى گويند كه خود عمل نمى كنند، عدول از راه فطرت است.

    خلاصه حجتى كه در اين آيات سه گانه اقامه شده، اين است كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله) شاعر نيست، براى اينكه شاعر كسى است كه گمرهان او را پيروى مى كنند، چون صناعت شعر اساسش بر غوايت و خلاف رشد است، ليكن مى بينيد كه آن افرادى كه اين رسول را پيروى مى كنند، به منظور رشد و رسيدن به واقع و به طلب حق پيروى مى كنند، چون مى بينند كه دعوت او و كلامى كه به نام قرآن نزد او است، مشتمل است بر دعوت بر حق و رشد، نه باطل و غى.

    میتونی از هرجا که خواستی درباره شان نزول این آیه ای که میگی درباره تحدی صحبت کرده تحقیق کنی.یه آیه دیگه بگو که بشه گفت حرفت درسته ولی متاسفانه همچین آیه ای وجود نداره.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. باز هم اگر این آیه نبود تغییری در این موضوع که هزاران نفر به تحدی طلبی قران پاسخ دادن ایجاد نمی کرد و نبود این آیه نمی تونست توجیه کننده شکست قران در امر مبارزه طلبی باشه در آخرین مورد در سال۲۰۰۰کتاب الفرقان الحق در آمریکا به ۷۷سوره در پاسخ به مبارزه طلبی قران نوشته شده و خود من تو وبلاگ. http://andeshehazad.blogspot.com آیات زیادی در پاسخ به مبارزه طلبی قران آوردم

      حذف
    2. خودم جوابتو میدم که این چرت و پرتا هیچکدوم به پای آیات قرآن نمیرسن...

      و قالَ هَل رَأیتُ الرَبَ الشَیطانُ السُجود(۱)

      ترجمه شما:آیا ندیدی خداوند به شیطان گفت سجده کن(۱)
      ترجمه اصلی:
      و قالَ: و گفت(معلوم نیست کی هست این کسی که گفت)
      هَل رَأیتُ: آیا دیدم
      الرَبَ الشَیطانُ:خدای شیطان را
      السُجود: (جمع مکسر سجده به معنای سجده ها)
      ترجمه کامل: و گفت آیا دیدم خدای شیطان را سجده ها(چه آیه پر معنایی و چقدر فصاحت داره)

      و قال بَشَرتُ الاِکتِشافَتُ اِنَ السُجود(۲)

      ترجمه شما:و او(شیطان)گفت (خداوندا)انسانی پیدا کن تا سجده کنم(۲)
      ترجمه اصلی:

      و قال: و گفت
      بَشَرتُ: بشارت می دهم
      الاِکتِشافَتُ: "لغتش هیچ معنی نداره"
      اِنَ السُجود:به درستی که سجده ها

      ترجمه کامل:و گفت بشارت می دهم "لغت بی معنی" به درستی که سجده ها.(این آیه آخر معنی بود)


      لا اُتَذَکَرُ اِنَ الوَعدَتَ لِلاِنسانَ اِلا ما سَعیَ(۳)

      ترجمه شما:(شیطان به خدا گفت)آیا به یاد نداری که وعده دادی برای انسان جز سعی و تلاشش نباشد(۳)

      ترجمه اصلی:

      لا اُتَذَکَرُ: " لغت بی معنی"
      اِنَ الوَعدَتَ: به درستی که وعده دادم
      لِلاِنسانَ اِلا ما سَعیَ: که این آخرش کپی شده از قرآنه...وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى ﴿۳۹﴾
      آیه 39 سوره نجم...

      و چون از قرآن کپی شده دیگه تحدی حساب نمیشه آقا عطا...
      پس لطفا دیگه نگو تحدی قرآن رو جواب دادن...همه آیه هات تو سوره شیطان بی معنی بودن...این آیه سوم رو هم که کپی شده از قرآنه پس دیگه تحدی حساب نمیشه و سوره شیطان باطل شد.

      حذف
    3. من درباره متن عربی به دو نکته اشاره کردم یکی اینکه متن عربی توسط مترجم گوگل ترجمه شده و ممکنه اشتباه باشه و یکی اینکه خود ماله کشها هم گفتن نیازی نیست لزوما مبارزه طلبی به زبان عربی باشه پس شما تنها متن فارسی رو مد نظر قرار بده
      در ضمن در سوره شیطان شما به کپی برداری (لغت)از قران اشاره کردی که این واقا مسخره هست به هر حال قران یک کتاب ۶۰۰صفحه ای هستش که توش بیشتر لغات بیان شده من هر حرفی بزنم حتما توش لغتی از قران بیان شده از طرفی شما به کپی برداری از (آیات)مثل (لاِنسانَ اِلا ما سَعیَ)اشاره کردی من این آیه رو عمدا آوردم چون میخواستم ایراد قران و بی عدالتی الله قران رو مطرح کنم
      در ضمن قران به یک جمله دعوت به مبارزه طلبی کرده حتی اگر من یک جمله بیارم باز به مبارزه طلبی پاسخ دادم

      حذف
    4. قرآن داره میگه به عربی مبارزه کن...قرآن فارسی نازل نشده که بخوای به فارسی تحدی کنی.

      بعدشم لغت با جمله فرق داره...شما یه جمله کامل از یه آیه قرآن رو آوردی تو جمله پس این دیگه تحدی حساب نمیشه.
      درسته که قرآن گفته یه جمله عربی مثل قىان بیارین ولی تمام جمله هاتون مزخرف بود...فصاحت و بلاغتش بماند حتی معنی درست درمانی هم ندارند.
      پس شما دم از تحدی با قرآن نزن لطفا.

      حذف
    5. راستی یه چیز دیگه....ببخشید اینو میگما...ولی عرب هاش که به زبان عربی مسلط هستن هنوز نتونستن یه آیه مثل قرآن بیارن اونوقت تو با مترجم گوگل که دست چپ و راستشم بلد نیست قرآن رو به عربی میسازی؟؟؟؟واقعا که خیلی عقبی.
      اگه تو به این چرت و پرتا میگی تحدی که عرب ها تا حالا هزار تا آیه بهتر از تو میساختن.

      حذف
    6. در وبلاگ.http://andeshehazad.blogspot.com مفصل درباره ایرادات شما با نزدیک به ۳۰۰کامنت بحث شده پس از بیان مجدد آنها پرهیز میکنم

      حذف
    7. نیازی نیست فحش هایی رو که نوش جان کردی رو بخونم.شما فقط تحدی نکن که اصلا در شان یک انسان نیست که باهات بحث کنه چه برسه به قرآن چون آیه هات خیلی مسخره هست.آیه قرآن رو بذار کنار آیه های خودت ببین آیه هات چقدر آیه هات ذلیلن در مقابل قرآن.جواب منو بده فقط نمیخواد منو جای دیگه حواله کنی.

      حذف
    8. در وبلاگ.http://andeshehazad.blogspot.com مفصل درباره ایرادات شما با نزدیک به ۳۰۰کامنت بحث شده پس از بیان مجدد آنها پرهیز میکنم

      حذف
  8. لطفا نظراتمو حذف نکن آقا عطا...الان یکیشو حذف کردی آقای آزادی بیان///

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. شرمنده که نظر اول حذف شد شما نظرتون رو تو بخش پاسخ گذاشتید در حالی که نباید اونجا می ذاشتید اومدم درستش کنم و در جای درستش قرارش بدم ولی نظر شما ناخواسته حذف شد شما به بزرگواری خودت ببخش

      حذف
  9. بسم الله الرحمن الرحیم

    اقرار قرآن به اینکه سلمان فارسی نویسنده قرآن بوده است

    و می گویند این کتاب را انسانی به او تعلیم داده است در حالی که زبان او عجمی است و ما این قرآن را به زبان عربی نازل کردیم (۱۰۳النحل) این ترجمه توئه...

    وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِّسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُّبِينٌ ﴿۱۰۳﴾

    و نيك میدانيم كه آنان میگويند جز اين نيست كه بشرى به او مى‏آموزد [نه چنين نيست زيرا] زبان كسى كه [اين] نسبت را به او مى‏دهند غير عربى است و اين [قرآن] به زبان عربى روشن است (۱۰۳)


    عزیزم اول خوب آیه رو بخون...اینجا اقرار نکرده که سلمان فارسی نویسنده قرآن بوده اینجا داره یه چیز دیگه میگه...

    وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِّسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ...

    خوب دقت کن عزیزم....

    وَلَقَدْ نَعْلَمُ= "ما "خیلی خوب میدونیم(خدا داره به خودش خطاب میکنه)

    أَنَّهُمْ يَقُولُونَ= اونا (مشرکان) میگن

    إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ= یه آدمی داره بهش (به محمد) یاد میده قرآن رو

    لِّسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ = که فارسی حرف می زنه (که شما میگی سلمان فارسی)

    وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُّبِينٌ = در حالی که این قرآن زبانش عربیه.

    فهمیدی این آیه چی گفت؟؟؟گفت مشرکان میگن این آدمی که داره به محمد قرآن یاد میده سلمان فارسیه(به قول شما) اما یه فارسی زبان چجوری میتونه قرآن عربی به یه عرب زبان یاد بده؟؟؟

    اینجا آیا قرآن اقرار کرده که سلمان فارسی نویسنده قرآن بوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اینجا بحث یه چیز دیگه هست تو چی میگی آیه قرآن چی میگه؟؟؟؟اندکی تفکر بد نیست به خدا.

    آیه رو خوب هضم کن بعد سوال طرح کن عزیزم.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. شما از قرار معلوم از قضیه سلمان فارسی اطلاع ندارید اصلا تا حالا به این موضوع فکر کردید که چرا حکومت اسهالی در مورد سلمان فارسی صحبت نمیکنه و سعی می کنه پنهانش کنه درحالی که به نظر میرسه حکومت اسهالی باید گوش فلک رو از بابت اینکه یک ایرانی در صدر اسلام در تشکیل اسلام نقش داشته رو پاره کنه
      پیشنهاد میکنم به سایت زیر برید و حقایق جالبی رو درباره سلمان فارسی بخونید بعد اونوقت معنی این آیه رو می فهمید
      http://gomnamian.blogspot.co.uk/2011/07/blog-post_4678.html

      حذف
    2. اولا اینکه شما میگی عجمی یعنی سلمان فارسی....و عجم یعنی فارسی فکر غلطیه..شما اگه یه سر یه لغت نامه ها بزنین میبینین که "عجم" چه معنی داره...

      لغت نامه دهخدا...

      اعجمی . [ اَ ج َ می ی ] (ع ص نسبی ، اِ) یکی ِ اَعجَم . (منتهی الارب ). یک تن اعجم . یک اعجم . (یادداشت بخط مؤلف ). || گنگ . ناتوان از سخن گفتن بزبانی بیگانه نسبت به زبان موضوعی :

      نشنود نغمه ی ْ پری را آدمی
      کو بود زاسرار پریان اعجمی .

      مولوی

      || منسوب به عجم . خلاف عربی . (از اقرب الموارد). ایرانی . فارسی . هرکس غیر از عرب . (ناظم الاطباء). آنکه تازی زبان نباشد. (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ) (آنندراج ) : و لو جعلناه قرآناً اعجمیاً ؛ ای منسوباً الیهم بلسانهم . (ناظم الاطباء).

      میرود سباح ساکن چون عمد
      اعجمی زد دست و پا و غرق شد.

      مولوی

      پس منظور قرآن از "اعجمی" ممکنه هر کس دیگه ای باشه.
      بعدشم شما اگه فقط یه ذره یه سری به تاریخ بزنید فقط یه ذره...نمیخواد زیاد به تاریخ نگاه کنی چشات خسته میشه عزیزم....

      تاریخ میگه:

      سوره نحل یکی از سوره های مکی هست یعنی در مکه بر محمد نازل شده در حالی که سلمان فارسی در شهر مدینه به محمد ایمان آورد...چجوری میشه سوره نحل چند سال قبل از اینکه سلمان به محمد ایمان بیاره و محمد رو برای اولین ببینه نازل میشه و منظورش همون سلمانه؟؟؟؟مگه میشه همچین چیزی؟؟؟


      یک نصیحت بشنو از من کاندر آن نبود غرض...برو مطالعه کن عزیزم....مث طوطی تقلید نکن از این و اون.

      سلمان در مدینه با محمد آشنا شد و به اسلام ایمان آورد.[۱] در سفینة البحار آمده‌است هنگامی که محمد به مدینه هجرت کرد با دعوت محمد با دین اسلام آشنا شد و مسلمان شد و محمد با مولای او قراردادی بست که سلمان کار کند و از درآمدهای خود، خود را آزاد کند. پیامبر و مسلمانان مدینه به او کمک کردند که بهای خود را (به مبلغ چهل نهال خرما و چهل وقیه -هر وقیه معادل چهل درهم)- به یهودی بپردازد و آزاد شود.[۱۰] که معتقد است آشنایی وی بعد از پیامبری محمد است اما اشاره‌ای به سال آن نکرده‌است.

      این رو از کتاب های مسلمان ها هم نقل نمیکنم از خود ویکی پدیا نقل کردم عزیزم که فردا نگی دروغه...

      اینم سندش...بفرما خودت مطالعه کن.

      http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86_%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C

      حذف
  10. بسم الله الرحمن الرحیم....

    قرآن هم اعتراف میکند الله نام یک بت است...

    شما برو کل این صفحه که از ویکی پدیا براتون گذاشتمو به دقت بخون...خودتون می بینید که داره میگه:قبل از اسلام مردم مکه "الله" رو می پرستیدند و به خدای یگانه اعتقاد داشتند اما چون بت های دیگه رو مثل "هبل" "لات" "عزی" رو شریک "الله" می دونستند مشرک بودند...
    هیچ جای تاریخ نگفته که الله نام بت بوده...شما اگه سند داری رو کن.

    http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D9%BE%DB%8C%D8%B4_%D8%A7%D8%B2_%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. شما به نکته جالبی اشاره کردی ( قبل از اسلام مردم مکه "الله" رو می پرستیدند و به خدای یگانه اعتقاد داشتند اما چون بت های دیگه رو مثل "هبل" "لات" "عزی" رو شریک "الله" می دونستند )حالا دیگه شکل بت بودن الله حل میشه و به این نتیجه می رسیم که مردم مکه خدا پرست مشرک بودن و اسلام نقشی در خدا پرست کردن اونها نداشته و تنها مشکل شرک اونها رو حل کرده نکته ای که شما گفتی نکته جدید و جالبی بود که با عقل جور در مییاد تنها سعال اساسی اینه که چرا آخوندها تو گوش ما فرو کردن که مردم عربستان خدا رو نمیشناختن و تنها بت پرستش می کردن و محمد خدا رو برای اونها تعریف کرده
      اینجا ایراد به آخوندها است که اسلام رو تحریف کردن نه قران
      در مورد نکته شما (قبل از اسلام مردم مکه "الله" رو می پرستیدند و به خدای یگانه اعتقاد داشتند اما چون بت های دیگه رو مثل "هبل" "لات" "عزی" رو شریک "الله" می دونستند )با توجه به اینکه معقول و منتقی هستش مطلب مربوط به بت بودن الله حذف میشه

      حذف
    2. ممنون که حذف کردی عطا جان...

      مشکل اینجاست که بعضی از سخنرانان و اندیشمندان به اصطلاح دانا مطلب رو بد رسوندند به مردم...مردم عربستان جون در کنار الله بت رو پرستش میکردن بهشون میگفتن مشرک...اما قوانینی که قرآن براشون آورده رو نداشتن...

      حذف
  11. اما جواب سوال بعدی در همین پست...

    سوال: فرق « الله » با « إله » چیست؟
    جواب:«إله» به معناى كسى است كه شايسته پرستش است و اين شايستگى به خاطر قدرت و توانايى او بر ايجاد نعمت هاست [يعنى قدرت او اساس هر نعمتى است‏] بنا بر اين لفظ «اللَّه» اسم چنين معبودى است و جز بر معبود حقيقى اطلاق نمى ‏شود.
    مثال:الله لا اله الا هو...خدا کسی هست که معبودی جز او نیست
    در این جا الله اسمی هست برای معبود...
    علی کسی هست که فوتبالیستی مثل اون پیدا نمیشه...
    در این جا هم علی اسمی هست برای فوتبالیست...
    پس همونطور که فوتبالیست برای علی یک صفت شده...معبود هم برای الله صفت به حساب میاد.

    خیلی ساده بود این شبهه...اگر شما نظریه ای دارید در خدمتیم.
    لفظ جلاله (اللَّه) اسم خاص است براى ذات واجب الوجودى كه دارنده تمامى صفات كمال است.
    «اللَّه» اسم است نه صفت به دليل اين كه موصوف واقع مى‏شود و مى‏توان گفت: إله واحد (خداى يكتا) ولى صفت چيزى واقع نمى‏شود و نمى‏توان گفت: شى‏ء إله (چيزى كه اين صفت دارد إله است).
    ظاهرا كلمه (اللَّه) در اثر غلبه استعمال علم (اسم خاص) خدا شده ، و گر نه قبل از نزول قرآن اين كلمه بر سر زبانها دائر بود، و عرب جاهليت نيز آن را مى‏شناختند.
    خود كلمه (اللَّه) پيش از اينكه نام خداى تعالى است، بر هيچ چيز ديگرى دلالت ندارد، و غير از عنايتى كه در ماده (ا ل ه) است، هيچ عنايت ديگرى در آن بكار نرفته است.
    كلمه" اللَّه" جامع ترين نامهاى خدا است، زيرا بررسى نام هاى خدا كه در قرآن مجيد و يا ساير منابع اسلامى آمده نشان مى ‏دهد كه هر كدام از آن يك بخش خاص از صفات خدا را منعكس مى‏سازد، تنها نامى كه اشاره به تمام صفات و كمالات الهى، يا به تعبير ديگر جامع صفات جلال و جمال است همان" اللَّه" مى‏باشد.

    پس "اله" به معنای خدا نیست...چون خدا اسمه ولی اله صفت...

    شبهه خوبی بود.....بیشتر تلاش کن آقا عطا....

    پاسخحذف
  12. مشکل مسلمونا اینه که فکر میکنن فقط و فقط خدای خودشون خداست و خدای بقیه ناخداس.یا هرکسی که اسلام رو قبول نداره و جزو مسمونها نیست چون پیغمبر خدا رو قبول نداره و کتاب خدا رو رد میکنه پس حتما خدایی هم نداره!! نه عزیز من مشکل شما اینه که مطمئن هستی که قران کتاب خداس پس هرکسی قبولش نداره بی خداس.آقا جون هر کی الله رو قبول نداره بیخدا نیست فقط خداش اسم نداره تو کلیشه ی قران و اسلام و مسیح جا نمیشه!!! خدای من بزرگ تد از این حرفاس که دیکته ای و کلیشه ای باشه. خدای هر کی تو دلشه و مطمئن باش خدا از دل همه خبر داره. هر کسی بنا بر اون چیزی که تو دلش درست یا غلط میدونه بازخواست میشه نه بر اساس احکام اسلام. اونی که اسلام رو نمیشناسه بخاطر خوردن مشروب گناهکار حساب نمیشه!! این مثال بود که حرفم رو بفهمی. اونی که یه عمر هر کاری که به نظرش درست بوده انجام داده و تو شرایط خوب و بدش یاد خداش افتاده گناهی نکرده خدا نمیاد بهش بگه چرا نماز و روزه نداری؟؟!! اینها محدودیت ها و کلیشه های دینه که انقدر مسخرس که بدرد همون عرب بیابون گرد ۱۴۰۰ سال پیش میخوره! بیا نماز بخون هی خم و راست شو عربی بلغور کن که چی؟ که از یاد خدا عقب نمونی! خدا محتاج این کاره منه آیا؟ خدا رو تو دل هم میشه یاد کرد و ازش غافل نموند. بازم میگم خدای من انقدر بزرگ و با ارزشه که نمیشه به کسی دیکتش کرد نمیشه تو چارچوب دین و کتاب خلاصش کرد

    پاسخحذف
  13. مشکل مسلمونا اینه که فکر میکنن فقط و فقط خدای خودشون خداست و خدای بقیه ناخداس.یا هرکسی که اسلام رو قبول نداره و جزو مسمونها نیست چون پیغمبر خدا رو قبول نداره و کتاب خدا رو رد میکنه پس حتما خدایی هم نداره!! نه عزیز من مشکل شما اینه که مطمئن هستی که قران کتاب خداس پس هرکسی قبولش نداره بی خداس.آقا جون هر کی الله رو قبول نداره بیخدا نیست فقط خداش اسم نداره تو کلیشه ی قران و اسلام و مسیح جا نمیشه!!! خدای من بزرگ تد از این حرفاس که دیکته ای و کلیشه ای باشه. خدای هر کی تو دلشه و مطمئن باش خدا از دل همه خبر داره. هر کسی بنا بر اون چیزی که تو دلش درست یا غلط میدونه بازخواست میشه نه بر اساس احکام اسلام. اونی که اسلام رو نمیشناسه بخاطر خوردن مشروب گناهکار حساب نمیشه!! این مثال بود که حرفم رو بفهمی. اونی که یه عمر هر کاری که به نظرش درست بوده انجام داده و تو شرایط خوب و بدش یاد خداش افتاده گناهی نکرده خدا نمیاد بهش بگه چرا نماز و روزه نداری؟؟!! اینها محدودیت ها و کلیشه های دینه که انقدر مسخرس که بدرد همون عرب بیابون گرد ۱۴۰۰ سال پیش میخوره! بیا نماز بخون هی خم و راست شو عربی بلغور کن که چی؟ که از یاد خدا عقب نمونی! خدا محتاج این کاره منه آیا؟ خدا رو تو دل هم میشه یاد کرد و ازش غافل نموند. بازم میگم خدای من انقدر بزرگ و با ارزشه که نمیشه به کسی دیکتش کرد نمیشه تو چارچوب دین و کتاب خلاصش کرد

    پاسخحذف
  14. وقتی شما از قرآن انتقاد میکنید نشانه حد درک و فهم شماست.
    هر کسی نمی تواند این کتاب عظیم را درک کند.هر جمله ی این کتاب دارای معنی هست که درک آن سخت است ولی با درک این مطالب ما به بالاترین درجه خود میرسیم
    این مطلبی که الان عرض میکنم را سخت میشود درک کرد پس اگر متوجهش نمیشود مطلبی نگذارید
    کسی به اسم محمد و علی و ۱۱ امام دیگر وجود نداشته
    این ۱
    ۱۴ معصوم غرق در خدا بودند، یعنی خداوند به شکل این حضرت ها با ما ارتباط برقرار میکرده.
    چگونه خدا باید با ما ارتباط برقرار کند ، قطعا خدا شخص یا شکلی نیست که ما بخواهیم با خدا حرف بزنیم.

    پاسخحذف
  15. سلام ... شما اول باید بری خدا و اسلام و قرآن رو درک کنی بعد ازشون انتقاد کنی ... منتقدین سینما اول فیلم رو میبینن بعد نقدش می کنن ... همین طوری سرشونو مثل گاو پایین نمیندازن فیلم رو ندیده یا از روی بازیگرا و پوسترش نقد کنن ... خودت برو اول یه دور قرآن رو بخون بعد نقدش کن و سوتی هاش رو بگیر

    پاسخحذف